یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن که سیری مردم
را رنجور کند. گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که
ظریفان گفته اند به سیری مردن به که گرسنگی بردن؟
گفت:اندازه نگهدار.
کُلُوا وَاشرَبُوا وَ لاتُسرفُوا«بخورید و بیاشامید و اسراف مکنید».
نه چنــــدان بخور کز دهانت برآید
نه چنـدان که از ضعف جانت برآید
****
با آن که در وجود طعامست عیش نفس
رنــج آورد طعام که بیش از قَدَر بود
گر گلشکر خوری به تکلّف زیان کنـــد
ورنان خشک دیر خوری گلشکر بود
گلستان سعدی